عصر خمینی
هستند کسانی که اوضاع ایران را با مالزی، ژاپن یا ترکیه مقایسه میکنند. یا گمان میکنند که هدف امام، همچون رهبران مشروطه، نفی استبداد یا حتی استعمار بود
اما هرچند پیشرفت ایران و استبدادستیزی و ضدیت با استعمار جزو اهداف امام بود، انقلاب امام را فقط باید با «رنسانس» مقایسه کرد چه هردو آغازگر یک عصر جدید بودند
تقابل انقلاب اسلامی و رنسانس، تقابل دو ایدیولوژی بود. چنانکه ۶۰ نفر از روشنفکران آمریکایی از جمله هانتینگتون و فوکویاما در آغاز جنگ عراق آن را ایدیولوژیک خواندند و برای گسترش ایدیولوژی آمریکایی حتی نسل کشی را اخلاقی خواندند
امام در مقابل تفکر غرب که راه سعادت بشر را در جدایی از خدا میدانست، سعادت بشر را در گرو پیوند با خدا دانست و مفهوم قدرت را تغییر داد و قدرت نرم جدیدی تولید کرد و موازنه قدرت را بر هم زد و اسلام را از «یاغی منطقهای» و «کارگزار منطقهای»، به «رقیب تمدنی» تمدن غرب تبدیل کرد.
امام خط درگیری را تغییر داد و اگر یک روز چالش غرب، تبدیل سفارتخانه رژیم صهیونسیتی به سفارت فلسطین بود، خط درگیری را تا مرزهای دریای مدیترانه و فلسطین و باب المندب یمن ادامه داد.
حسنین هیکل روزنامهنگار مصری میگوید:
«ایرانیها دو بار به مدیترانه آمدند. بار اول در دوره هخامنشیان و با زور اسلحه و قوای نظامی. آن بار دوام زیادی نیاورد. چرا که فقط سرزمینها را تسخیر کرده بودند. و بار دوم در دوران انقلاب اسلامی. این دفعه اما ماندگارند؛ زیرا بر دلها حکومت میکنند».
اگر یک روز مشکل غرب، فروش تسلیحات ابتدایی به ایران بود، مشکل امروز غرب جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفته به نیروهای مقاومت است.
آنچه مسلم است هیچ کشوری چنین امتیازاتی ندارد. آیا ماهاتیر محمد میتواند بگوید من در فروپاشی شوروی اثر گذاشتم؟ خیر. ترکیه و عربستان هم نمیتوانند چنین ادعایی بکنند. ولی ما در آن نقش داشتیم. بعد از انقلاب در هیچ جای دنیا انقلاب کمونیستی بوجود نیامد. چنانکه امام درنامه خود به گورباچوف نوشت:«صدای خرد شدن استخوانهای کمونیسم شنیده شد»
باید مراقب خطای محاسباتی بود. کشورهای مذکور یا حتی روسیه و چین اصلا این توهم را ندارند که بخواهند فرهنگ جهان را تغییر دهند و عصر جدید ی را آغاز کنند. لذا آمریکا هر چه تلاش کند دعوای اسلام را نادیده بگیرد، شدنی نیست، چون رقیب آن ایدیولوژی جدیدی ندارد، تنها ایدیولوژی رقیب، اسلام است، آن هم اسلام انقلابی امام خمینی (ره)
محمد جواد نوروزی (منابع محفوظ)